پس از اتمام این دیدار تماشاگران که از نتایج و بازی اخیر استقلال بسیار ناراحت بودند بازهم علیه مهدی رحمتی شعار دادند. این در شرایطی است که امیر حسین صادقی یکی از بازیکنان سال های نه چندان دوراستقلال و تیم ملی که هنوز قصد خداحافظی با فوتبال را ندارد برای حمایت از تیمش در ورزشگاه حاضر بود.
او که در این چند سال گذشته همواره از منتقدین اصلی رحمتی به شمار رفته است و او را مسبب اصلی بیرون رفتنش از استقلال می داند در گفتگویی مفصل با ورزش سه حرفهای جالبی به زبان آورد:
منچستر هم بود می پکید!
بازیکنانی که در اول فصل به تیم اضافه شدند شاید در اندازه هایی نبودند که بخواهند استقلال را بعد از دو تا سه سال ناکامی به قهرمانی برسانند؛ اما در نیم فصل باشگاه اقدام به خرید ستاره هایی کرد که خدا را شکر بازیکنان خوبی بودند و توانستند باری از دوش تیم استقلال بردارند و به این ترتیب استقلال تا رتبه دوم جدول بالا آمد. این خود نشان می دهد تیم پیشرفت قابل قبولی داشته است.اما این که فکر کنند که تنها با وجود یک بازیکن می توانند همه مشکلات را حل کنند اشتباه است ومطمئنا ساختار باشگاه دارای مشکلات بسیاری است که با ورود یک یا دو بازیکن مطرح، تنها مشکلات به صورت مقطعی حل می شود و دوباره کاستی ها ازجای دیگر سر بیرون می آورد. البته این را هم باید در نظر داشت که پرونده های ریزو درشت عدیده ای که در باشگاه وجود داشته است کار را برای مدیران بسیار سخت کرده است یعنی شاید این مشکلات را منچستر یونایتد داشت از هم می پاشید و باشگاه استقلال خیلی پوستش کلفت است که توانسته تا حالا روپا بماند.
حضورم در ورزشگاه واجب بود
هر کسی که روز چهارشنبه در ورزشگاه آزادی بود باید به خودش ببالد و باید در خاطرات خودش ثبت کند که این استقلالی که همه می گویند از جام افتاد و دربی را باخت بازهم به ورزشگاه آمده و نشان دادند تا چه حد عاشقانه تیمشان را دوست دارند. اگر من هم یکی از این هواداران بودم فقط انجام وظیفه کردم. به هر حال من ۱۳ سال در این باشگاه جوانی خودم را طی کردم و حضور من در روز گذشته در استادیوم برایم واجب بود.
حجازی هم شعار شنید اما …
متاسفانه بعضی از آقایان فکر می کنند که هر کسی که برایش حیا کن رها کن راه می اندازند کار یک باند خاصی است اما به این شکل نیست. من نمی توانم حرف نا حق بزنم و این حق را از همه هواداران بگیرم، یک روز ناصر حجازی در این ورزشگاه همین شعارها را شنید که متأسفانه من هم شاهد این روز بسیار سخت بودم و هنوزهم تاریکترین نقطه فوتبال من است. من واقعا نمی توانم برای مردم تعیین تکلیف کنم و حتی لفظش هم قشنگ نیست که بخواهم بگویم “این همه هوادار شعارهایی را که می دهند از قبل تنظیم می کنند” ولی در اکثر دنیا هم به همین شکل است و این روزها جزیی از فوتبال است. انصافا در این فشار وحشتناک اقتصادی حق دارند وقتی نا هنجاری می بینند نتوانند خودشان را کنترل کنند و اختیار خودشان را از دست بدهند و اگر بخواهم از این منظر به ماجرا نگاه کنم به همه حق می دهم. واقعا نمی‌توانید از هیچکدامشان خرده بگیرید ولی این را هم بدانید که هیچ اتفاقی بی دلیل نیست و هیچ حرفی را بی حکمت مردم نمی زنند.
پیشکسوتان استقلال حرفهایشان را رودررو بزنند
از بعضی از پیشکسوتان استقلال هم دلخور هستم که چرا در رسانه ها مباحثی را مطرح می کنند که هواداران را نگران و دشمنان استقلال را شاد می کنند، چرا نمی آییم خودمان جلسه ای برگزار کنیم و همان جا گلایه ها را مطرح کنیم.من متاسفانه یک مصاحبه ای دیدم که آقای نکونام مطرح کردند و بعد از آن آقای سلطان جباری می آیند و به آنها پاسخ می دهند. اصلا به خدا در شأن باشگاه استقلال نیست. با مطرح شدن اینگونه مسائل مردم را فقط می رنجانیم. شما بزرگان فوتبال ایران هستید و نباید دچاراین سوءتفاهمات پیش و پا افتاده شوید و بخواهید با هم درگیر شوید. مثل این است که جعفر کاشانی حرفی بزند و علی پروین بخواهد جوابش را بدهد.
درصحنه پنالتی حق با رحمتی بود
در مورد صحنه پنالتی من معتقدم فوتبال نود دقیقه است، چرا فوتبال را به خاطر یک پنالتی خراب می کنید؟ پنالتی از دست رفت فدای سرتان خب ۴۵ دقیقه دیگر فرصت داریم .من نمی دانم چرا باید هیچ کنترلی از سوی هیچ شخص صورت نگیرد.ببینید پنالتی زن تیم مشخص است وی بعد از تمرینات همواره تمرین می کند.اما اگرهم یک درصد مهدی رحمتی تشخیص داد که فرشید بزند حق با کاپیتان تیم است چون مربی تیم در زمین نیست که شرایط بازیکنان را بتواند حس کند. کسی در زمین بازی مشغول به بازی است و نفس به نفس بازیکن است شرایط و روحیه بازیکنان را بهتر حس می کند، حالا دلیل تشخیص می تواند هر چیزی باشد.
این عوارض کارهایی بود که کردید
استقلال خیلی وقت است که بزرگتری ندارد وقتی معیارهای بزرگتری از بین می رود دیگر چه انتظاری را می توانیم از بقیه داشته باشیم. اصلا یعنی چی یک بازیکنی که یکی دو سال به تیم آمده است بیاید داد بزند؟ من اصلا دلیلی نمی بینم…. بازیکن نوعی، چرا باید صدایت را در رختکن استقلال بالا ببری؟ بازیکن هنوز نفهمیده است که آن رختکن خیلی بزرگترازاین حرف هاست و حرمت فوق العاده ای دارد.به من یاد دادند که به بزرگترم احترام بگذارم، نه این که جلوی بزرگترم داد و بیداد کنم. اینها عوارض کارهایی است خیلی از دوستان انجام دادند و باید یک روزی هم به سرشان بیاید. از هر دست بدهی از همان دست هم می گیری…. وقتی احترام از بین می رود و ارزش از این تیم و باشگاه هم رخت بر می بندد و فقط و فقط وفقط هم مقصر خودشانند.
قلعه نویی و فکری و … سالم کاپیتان شدند
من یادم هست امیر قلعه نویی با راه رفتنش به من رفتار یاد می داد. من خاطرم هست محمود فکری با منشش به من خیلی چیزها را یادی داد می داد، به همین ترتیب علی منصوریان، ستار همدانی، پرویز برومند و مهدی هاشمی نسب همه کسانی بودند که می شد ازهر کدامشان چیزی های زیادی یاد گرفت.اصلا لازم نبود بیایند با تو صحبت و یا نصیحتت کنند چون آنها سالم فوتبال بازی کردند، سالم کاپیتان شدند و فکر می کنی چرا الان پشت سرهیچکدامشان حرفی زده نمی شود؟ چرا در مورد آن ها در زمان بازی گری مسائلی بازگو نمی شود؟ چون سلامت بوده اند.
به خودم حق می دهم دخالت کنم
او با اشاره به گلی که مهرزاد معندچی از روی نفطه کرنر دردربی به ثمر رسانده است با تعجب توام با انتقاد گفت: «شما از روی یک نقطه کرنر گل بخورید بعدا بگویید که دو نفر می توانستند روی این صحنه تاثیر بگذارند جالب این جاست که دو نفر!!»نمی خواهم بیشتر از این در این خصوص صحبت کنم در حالی هر کسی جای من بود شاید صحبت های بی شماری را در این روز ها مطرح می کرد. این را ولی بدانید که هر کدام از مسئولین باشگاه اگر پیرو کسی هستند و از کسی دفاع می کنند من تنها پیرو استقلالم و هیچ چیزی بریم مهمترازاعتلای نام استقلال نیست چون بهترین دوران عمرم را در این تیم سری کردم و جوانیم خودم را با افتخار به پای این باشگاه گذاشتم و به خودم حق می دهم که در این تیم دخالت کنم.
باند درست کنید علیه تان حرف می زند
در محیط استقلال کنونی هم جز عمو نصی عمو اصغرو دکتر نوروزی هیچ کسی را نمی شناسم و هر کدام که از دوستان اگر قصد داشت چالشی یا ریزشی یا باندی دراین تیم به وجود بیاورد من اولین نفری هستم که تمام مسائل را با ذکر نام و با تمام جزئیات مو به مو تعریف می کنم به چه کسانی و با چه لابی هایی را می گویم. به طور واضح اسم می آورم.
گفتند بروم آبدارچی بشوم
وی با دلخوری که از محرومیتش و همچنین نامه ای که به او گفته شد به عنوان یک آّبدارچی می تواند در استقلال حضور یابد افزود: «جالب اینجاست الان همان کسانی که به من توهین می کردند به من می گویند چرا صحبت نمیکنی و چرا حرفی به میان نمی آوری درحالی که شما به من توهین می کردید که چرا در مورد فلانی این حرف را می زنم و یا در مورد کس دیگری چنین طرز فکری دارم.بعد هم من را محروم کردند و من را در بدترین شرایط ورزشی قرار دادند که من گفتم عیبی ندارد اما حالا یک مقدارهم شما ها بکشید هیچ عیبی نداردو به هیچ کجای دنیا بر نمی خورد. من تمام زندگی ام را برای دادن جریمه باشگاه استقلال فروختم. چطور آن زمان که از من به عنوان آبدارچی در استقلال دعوت به عمل آمد چیزی نبود. می توانید بروید در آدرس اینستاگرام من و نامه را ببینید. وقتی نامه را آپلود کردم یک بنده خدایی که دارو سردسته این مسائل بود به من پیغام داد آقا بردارید این نامه را ! شما قداست دارید.
از سهمیه آسیا آسان نگذرید
همین امروز و در همین لحظه مسئولین باشگاه استقلال و تمام کسانی که مشکل ایجاد کردند می توانند دور یک میز بنشینند و بدون محل گذاشتن به دو بازی گذشته در مورد بازی های آینده استقلال در لیگ آسیا برنامه ریزی کنند که چه کاری باید انجام بدهند و هدفشان را تعیین کنند.ضمن اینکه نباید درباره گرفتن سهمیه آسیا به همین سادگی بگذریم و آن را دست کم بگیریم.
بیانیه باشگاه بعد از دربی خنده دار بود
استقلال احتیاج دارد به کسی که بار را از دوش تیم برداردو این وظیفه بدون شک در وهله اول به باشگاه برمی گردد یا به بزرگتر های تیم و کسانی که از وجهه قابل قبولی در بین بازیکنان برخوردار هستند.نه اینکه نمک به زخم هوادار بپاشید. اما متاسفانه این در حالی است که باشگاه درست برعکس این عمل کرد و فردای دربی روی آورد به جریمه کردن و محرومیت. من نمیدانم مشاورین باشگاه چرا باید چنین اجازه ای بدهند دو روز قبل از بازی مقابل سایپا دست به چنین اقدامی بزند. من وقتی نام فتح الله زاده را می آورم به این خاطر است.. بارها پیش آمده که خود ایشان هم تیم را جریمه کرده است اما نه در چنین برهه حساسی که تیم خودش در بحران به سر می برد.
حاضرم کنار استقلال تمرین کنم
من ازهمین تریبون اعلام می کنم اگر کسی در باشگاه استقلال کمکی بخواهد من هستم تا هر فرمایشی که دارد و هرچه بخواهند اگردر توانم باشد در طبق اخلاص قرار دهم . من می توانم به عنوان مشاور تیم بدون هیچ چشم داشتی در کنار تیم باشم. آرزو دارم تا فقط به تیمم کمک کنم تا بتوانم انرژی مثبتی به بچه ها بدهم و یا اگر تجربه ای داشته باشم به تیم منتقل کنم . باور کنید که به هیچ وجه برای بازی کردن نمی‌گویم فقط یک وقت سوءتفاهم نشود.انشالله ازبرج دو یا سه تیمم را هم انتخاب می کنم و کم کم تمریناتم را پی می گیرم.
